سناریو

*وقتی میرین خانواده تورو ببنین*🍁

*نامجون: باهاشون کلی حرف میزنه که جذبشون کنه ولی مدام دستشو رو گرندش میکشه یعنی خجالت کشیده*🍁

*جین: میره با مامانت تو اشپز خونه کمک میکنه بخاطر همین مامانت خیلی جینو دوس داره*🍁

*شوگا: سعی میکنه اروم باشه.... مدام با بابات حرف میزنه*🍁

*جیهوپ:بعد شام به تمیز کردن کمکتون میکنه و اهنگ میزاره که برقصید*🍁

*جیمین:انقد کیوت بازی درمیاره که مامانت بهش میگه بچه کوچولو ولی دستش میلرزید*🍁

*تهیونگ:خیلی خنک بازی در اورد رفت توی اتاق و گریه کرد چون حس میکرد بابات از اون حالش بهم میخوره تو رفتی و ارومش کردی*🍁

*جونگ کوک : عصبی بود مدام زبونشو روی لپاش میکسید یهو وسط شام گفت خب...عروسی کیع؟*

اصکی=به چخ رفتن
دیدگاه ها (۱)

سناریو

سناریو

یک: کنسرت رزبول پر از مومنت بود دو: گوش جیمین کاملا کشیده شد...

وانشات جیمین

رز وحشی پارت۵ { پنج ماه بعد} ات...الان پنج ماه که از ما جرای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط